توضیح مهم : این مقاله نقدی! است بر اندیشه آرش نراقی در مورد همجنس گرایان و رابطه قرآن با همجنس گرایی و مدت بسیار کم پس از نشر در سایت جرس کاملا حذف شده و هیچ نسخه دیگری از آن را روی اینترنت پیدا نکردم من از روش هایی که بلد بودم توانستم بخشی از مقاله را بازیابی کنم که متاسفانه فقط بخش اول آن است و مطلب اصلی در آن نیامده. حذف این مقاله نشان میدهد که آش آنقدر شور بوده که صدای آشپز هم در آمده و این مقاله سبک را حذف کرده.
اگر کسی به هر صورت توانست متن این مقاله را کامل کند لطفا به اطلاع من برساند
پیوند مقاله حذف شده در جرس (پیوند به صفحه خالی هدایت می شود)
بخش بازیافت شده مقاله که نمیه کاره است
بسم الله الرحمن الرحیم
سازگاری همجنس گرایی با قرآن ؛ تلاشی نافرجام
مقدمه: آقای دکتر آرش نراقی طی سخنرانی در دانشگاه UCLA مسئله از منظر قرآن را بررسیده اند. ایشان همچنین پیش از این طی برنامه ای در رادیو فردا (24/6/1389) و در پاسخ به سئوال های شنوندگان از نسبت همجنس گرایی با قرآن گفته اند. در سال ها و ماه های اخیر نیز کسانی به نام روشنفکری دینی در نقد دیدگاه رایج میان مسلمانان در باب همجنس گرایی سخن گفته و در تأیید این پدیده از منظر دینی کوشیده اند. به رغم این که در آن سخنرانی منتقدان خود را از پیش به عدم اطلاع و نا آگاهی متهم کرده اند ، مایلم اظهارات ایشان را در این باب به نقد و ارزیابی بنشینم و نشان دهم در این باب خلاف مقتضای تحقیق و انصاف سخن گفته اند. آن چه مرا به این پاسخ مصمم ساخته است استناد ایشان به آیات قرآن در این زمینه است. قصد من آن است که نشان دهم استنادهای ایشان به آیات قرآن در اثبات عدم مخالفت قرآن با همجنس گرایی از اساس بی بنیاد و تلاش حضرتشان در این زمینه از آغاز نافرجام است. در این نقد ابتدا فشرده استدلال ها و مدعیات ایشان در سخنرانی یادشده را مطرح خواهم کرد و سپس به نقد آن براهین و مدعیات خواهم پرداخت. با توجه به جامعیت این سخنرانی در مقایسه با اظهارات ایشان در مصاحبه پیش گفته، مستند بنده در این نقد آن سخنرانی خواهد بود که در این نقد همه جا از آن با عنوان اختصاری سخنرانی یاد خواهم کرد و البته به ضرورت و برای تبیین بیشتر به سخنان ایشان در مصاحبه مذکور که این پس با عنوان مصاحبه از آن یاد می کنم، نیز اشاراتی خواهم داشت. خلاصه سخنرانی آقای دکتر نراقی ایشان اظهارات خود را بر پایه یک پرسش اصلی سامان داده اند. آن پرسش این است: «اگر فرض کنیم به حکم عقل دریابیم دلیلی برای تقبیح اخلاقی رفتارهای همجنس گرایانه وجود ندارد آیا فرد می تواند هم مسلمان بماند و هم همجنس گرایی را تصدیق کند؟ بر پایه این پرسش به بررسی مجموعه براهین حکیمان و اخلاقیون مسلمان علیه رفتارهای همجنس گرایانه پرداخته نتیجه گرفته اند آن براهین ناتمام و در ایفای مقصود ناتوانند. از جمله در باره استدلال برخی حکیمان مسلمان به غایات طبیعت در رد روابط با همجنس فرموده اند: «شماری از حکیمان ما مفهوم غیر طبیعی را به معنای خلاف مهم ترین غایتی که برای اندام خاص فرض شده است می دانند. مطابق طبیعیات ارسطویی هر پدیده ای برای غایتی آفریده شده است… اندام جنسی برای تولید مثل آفریده شده اند… اگر اندام های جنسی را برای غایت های دیگری به کار بگیریم کار اخلاقاً ناروایی کرده ایم…. » و در نقد این استدلال فرموده اند: «اندام های ما غایتی یگانه ندارند. با چشم هم می توان دید و هم می توان دلبری کرد. از دهان می توان برای خوردن استفاده کرد و هم می توان آواز خواند. بر چه مبنا یک غایت اصلی و بقیه به حاشیه رانده می شوند. بازبان می توانید غذا بخورید و هم می توانید پشت تمبر را مرطوب کنید و به پاکت بچسبانید… اندام های جنسی کارکردهای متنوعی دارد … از مناسبات جنسی می توان برای تولید مثل استفاده کرد اما در بسیاری از موارد مناسبات جنسی به ما احساس اعتماد به نفس می دهد، اضطراب های ما را
همین قدر را توانستم بازیافت کنم، بقیه مقاله کملا از دسترس خارج شده.
پیروز باشی.
امیر ، مقاله را حسین مکی زاده عزیز بازیابی کرده و در فیس بوک برای من/شما به صورت کامنت گذذاشته که من منتقل کردم به اینجا
.
سپاس خیلی کمک بزرگی کردید، لازم بود به این مقاله توجه شود.
[…] سبز بر علیه همجنس گرایان 2010/11/08 بدست 5pesar رضا: اول این مطلب رو یه نگاهی بندازین، البته من با لحن وبلاگ همجنس گرا در […]
سلام عزیزم
متن خیلی خوبی بود و تا حدودی قانعم کرد و به نکته های خیلی ریزی اشاره شده بود
چندتا سوال برام پیش اومد
امیدوارم راهنماییم کنی
1-ابراهیم با خداوند در باره قوم لوط به محاجه بر می خیزد یعنی شروع می کند از قوم لوط دفاع کردن … خداوند استدلال هایی می کند… و نمی تواند ابراهیم را قانع کند . . . .
این متن منبعش کجاست؟
خدواند نتونست حضرت ابراهیم رو قانع کنه ؟
ابراهیم مهربون تر بود ؟
2-جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ إِنَّ إِبْراهيمَ لَ
یجادلنا درست نیست یجدلنا درسته که همون یجادلنا خونده میشه
تو این آیه بحثی سر قانع کردن حضرت ابراهیم صورت نگرفته که گفته شده خدا نتونست حضرت ابراهیم رو قانع کنه این حرف عین کفره خدا جوابشو داده رای صادر شده و بحثی توش نیست همین
و به نظرمن تقاضای حضرت ابراهیم برای مغفرت قوم لوط فقط از سر مهربونی و شفقت ایشون نبوده چون اگه اینطوری بود با من هیچ فرقی نداشتن من همون موضوع که همجنسگرایی در اصل کار زشتی نیست و رفتار اون قوم که همجنسباز بودن نه همجنسگرا زشت بود و راه داشت که براشون طلب مغفرت کرد
3-آقای نراقی عالم دین هستن یا معصومی چیزی که به خودش اجازه تفسیر قرآن رو داده
اگه این برداشت ایشونه منم برداشت خودمو نوشتم اینطوری که نمیشه به نظرم باید یه منبع مطمئن وجود داشته باشه
4- اون قسمت مربوط به تفسیر میزان (مرحوم علامه طباطبايی در تفسير الميزان ذيل آيات مربوط به قوم لوط و نيز درباره عمل لواط آورده است، به صراحت «لواط» رابطه ای ميان يک مرد بالغ و يک کودک يا نوجوان کم سال تلقی شده است. )
میشه لطفا منبعش رو بدونم منظور جلد و صفحشه
5- وجود تناقض به خاطر نقل های متفاوت ویا همان تمایل مفرط در تحمیل نظری به قرآن
به خاطر همینه که من یا شما یا آقای نراقی یا علامه طباطبایی حق نداریم برداشتامونو به قرآن نسبت بدیم
من فکرمیکنم کاری که باعث نازل شدن عذاب بر قوم لوط بوده همینه (از سر شهوت به جای زنان با مردان در می آمیزید) اونا همجنسگرا نبودن و مخالفت با همجنسگرایی نبوده
ممنون که همچین اطلاعات مهمی رو منتقل میکنید
برای منم این موضوع خیلی جای سوال بود و بخاطرش خیلی مشکلات داشتم
ولی الان یه تصویر واضح تر از موضوع دارم
پرسش هایی را که شما نوشته اید را احتمالا فقط خود آقای نراقی و نویسنده این نقد بر مقاله آقای نراقی می توانند جواب دهند و خودشان می دانند منابعشان چیست.
به صورت کلی قرآن بر اسا هذیان های یک مرد مالیخولیایی پدوفیل و زن باره که در سرش صدا می شنیده و فکر می کرده فرشته ای با او صحبت می کند نوشته شده که به مرور زمان و در طول 1400 سال بسیار تغییر و تحول کرده و اصلاح شده ولی چون مبنای آن هذیان های یک مرد روان پریش بوده همچنان دارای تناقضات بسیاری است. انچه مسخره است این است که درباره این متن و استدلال منطقی انجام شود و یا بد تر آن این متن پایه استدلال قرار گیرد، در این صورت حاصلش می شود صحبت های آرش نراقی و این فردی که آرش نراقی را در این مقاله نقد کرده.
در مورد واژه همجنس باز، این واژه یک فحش است، مانند خر، به هر کسی می توان گفت خر، خر بودن (به عنوان فحش) تعریف علمی و ثابت ندارد. همجنس گرا واژه ای است که معال homosexual امده و این واژه تعریف دقیق علمی دارد. خارج از دنیای فحش و ناسزا و بیهوده گویی ما چیزی به نام همجنس باز نداریم. گرایش جنسی به چهار دسته دگر جنس گرا – دوجنس گرا – همجنس گرا – عدم گرایش جنسی تقسیم می شود، خارج از چهار دسته ما گرایش جنسی دیگری نداریم. هر کدام از این گرایش ها ممکن است ویژگی پدوفیل (تجاوز به کودک) داشته باشد، یک همجنس گرا یک دو جنس گرا و یک دگر جنس گرا هر کدام می توانند پدوفیل باشند یا به بزرگ سالان تجاوز جنسی کنند. برای کسی که تجاوز جنسی می کند در ادبیات رسمی و علمی واژه متجاوز جنسی بکار می رود و نه همجنس باز. بنابر این کسی که همجنس گرا است و به همجنس خود تجاوز می کند باید گفته شود او همجنس گرایی است که تجاوز جنسی می کند، دلیلی وجود ندارد که واژه همجنس باز در این موارد بکار رود.
نمیفهمم اگه قرآن بر اسا هذیان های یک مرد مالیخولیایی پدوفیل و زن باره که در سرش صدا می شنیده و فکر می کرده فرشته ای با او صحبت می کند نوشته شده پس چرا شما اینجا درموردش مطلب نوشتی و سعی کردی بگی که این هذیان ها با همجنسگرایی مشکلی نداره و تاییدش هم میکنه
باعث تاسفه که توی جامعه دگرباشان افرادی هستن که به این راحتی به اعتقادات دیگران توهین میکنن
موفق باشی عزیز
ببخشید که من این مقدار صریح صحبت می کنم ولی من به گور پدرم خندیدم اگر گفته باشم قرآن با همجنس گرایی مشکل ندارد، در نوشته های متعددی من این نظر را که اسلام با همجنس گرایی مشکل ندارد به شدید ترین وجه رد کردم، شما کجا دیدید من گفته باشم قرآن با همجنس گرایی مشکل ندارد؟
فرقه های ابراهیمی مانند ریشه خود (ابراهیمیسم) همه مرد سالار هستند و سلطه مرد سالاری در خط نخست دستورکار هر سه فرقه ابراهیمی (اسلام – مسیحیت – یهودیت) قرار دارد، همجنس گرایان با این دستورکار هیچ گونه سازگاری ندارند نتیجتا در تقابل با ریشه های این فرقه ها قرار داشته اند و دارند.