نخست بگویم که من هیچ موافقتی با این مقاله ندارم، مطالب اشتباه (برای مثال اینکه دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند) و استدلال های ضعیف و بی پایه در این متن فراوان است ولی از جهت آرشیو کردن و اطلاع رسانی این متن را معرفی می کنم :
منبع : خبرنامه گویا
تأملی ديگر در همجنسگرايی و باورهای دينی، محمد برقعی
تنها راه برونشد مؤمنان از اين بنبست تضاد دستاورد علم و صراحت متن کتب مقدس در رد همجنسگرايی بازخوانی و تفسير نو از متون مقدس است زيرا اگر باور داريم که خداوند عالم، قادر و کامل است و کارهای او از سر بیخبری نيست و در آن حکمتی نهفته است، پس ناگزيريم که بپذيريم در فهم خود از متون دينی و کلام الهی بر خطا هستيم و اين، همين کار سترگی است که دکتر آرش نراقی به آن دست زده است
نوشته آقای نراقی مرا بر آن داشت که بحثی را که دير بازی است با مؤمنين مسلمان، مسيحی و يهودی در اين مورد داشته ام در اينجا بيان کنم با اينان می گويم ميدانيد که دانشمندان بيولوژيست مدعی هستند که حدود ۴-۵ درصد انسان ها به ضرورت ژنتيکی همجنسگرا به دنيا می آيند و حتی تحقيقات علمی بيشتر نشان داده که اين امر ويژه انسان ها نيست بلکه بسياری از حيوانات نيز با اين ويژگی به دنيا می آيند. سپس از آنان می پرسم آيا دليلی دارند که آنچه را دانشمندان ميگويند از نظر علمی نادرست است و چنين ويژگی ژنتيکی وجود ندارد . تـا بحال هيچ مومن آشنا به اين علم را نديده ام که اين ادعای علمی را رد کنند حداکثر ميگويند البته ديده ايم که گاه علم هم ممکن است اشتباه کند که سوال بعدی آنست که تا آن زمان که دليلی برای رد يک يافته علمی ثابت شده نداريم مگر چاره ای جز پذيرش آن داريم زيرا در آن صورت از علم هيچ نميماند و کل جهان ما ميشود خيال و معياری برای درستی و نادرستی. هيچ ادعايی باقی نميماند حتی ثبوت خالق و حقانيت اديان هم نا ممکن ميشود و هميشه به اينجا ميرسيم که آنچه را که علم به قطعيت بر درستی آن پا می فشارد مورد قبول است
از اينجا سوال بعدی پيش می آيد که حال که علم ژنتيک بودن همجنسگرايی را ثابت ميکند از نظر دينی چگونه می توان آن را تحليل کرد در اين موردناچار به چند فرضيه می رسيم۱- نقص در خلقت
خلقت خداوند ناقص است وبا آنکه خداوند می خواهد همه موجودات به ويژه انسان دگر جنسگرا باشند تا تدوام نسل ممکن شود ولی متاسفانه در صدی چند بر خلاف خواسته خداوند همجنسگرا ميشوند به عبارتی خداوند هم مثل هر خالق و توليد ردکننده ديگری جايزالخطا ودارای ناتوانی است و مثل انسان ها است که نمی توانند دستگاهی بسازند که هيچ ضايعه واتلاف انرژی نداشته باشد .ّبکذرم که با قبول اين درجه از نقص در کار خلقت کار خداوند در مقايسه با کار بسياری از انسانها ايرادات تر هم است. وصد البته که هيچ يک از اين مومنان نقص و عدم کمال را در خداوندی که قادر متعالش ميخوانند نمی توانند بپذيرند زيرا که مطلقيت و کمال به ويژه در اديان ابراهيمی لازمه وجود خداوند است ودر کتب آسمانی اين اديان مرتبا به آن اشاره ميشود از جمله اين آيه قرآنی در مورد خداوند ورد زبان مسلمانان است «فتبارک الله احسن الخالقين»
۲- عادل نبودن خداوند
خداوند عمدا اينان را همجنسگرا آفريده که تمام عمرشان با اين نقيصه مبارزه کنند و با تمام فشار تمايلات جنسی از آن پرهيز کنند. که اين با عدل خداوند، بگذرم از رحمانيت و عطوفت او،درتضاد است که انسان هايی را نه تنها از يکی از بزرگترين مواهب زندگی محروم کند بلکه آنان را مجبور کنند عمری با قويترين غريزه بشر که بدون آن بقای بشر ممکن نيست و کمتر نهاد اجتماعی بدون آن شکل گرفته مبارزه ای بی حاصل و بی فرجام کنند. جاييکه ای همه دستورات دينی ،اخلاقی ،حقوقی ، اجتماعی قادر به هدايت کامل غريزه شهوت در راه مقبولو مشروع نيست چگونه ممکن است خداوند ظالمانه از انسان هايی بخواهد که اين غريزه نيرومند را يا کاملا در خود بکشند يا آن راچنان مهار کنند که وارد رابطه با جنس مخالف که کششی به آن ندارند بشوند.
۳- حکمت خداوندی
بنا بر حکمتی که برای ما ناشناخته است خداوند انسان ها و حيواناتی را همجنسگرا می آفريند تا روابط همجنسگرايانه داشته باشند زيرا به حکم عقل از خداوند قادر کامل عادل جز اين انتظاری نميرود ومگر ما حکمت همه امور باريتعالی را ميدانيم يا بايد بدانيم مشکل از فهم ما از خلقت يا درک نادرست ما از متون است گويند انيشتن که خود مبدع نظريه کوآنتوم مکانيک بود نيمه دوم عمرش را بيشتر صرف تلاش در انکار آن ميکرد زيرا حرکت در سطح کوآنتومی برعکس فيزيک نيوتونی قا بل پيش بينی و تابع نظم نيست لذا می گفت» من نمی توانم بپذيرم که خداوند جهان را مثل بازی طاس بازی ايجاد کرده باشد» . روزی نيلز بوهر فيزيکدان بزرگ ودوستش به او گفت » به خدا نگو چه کار بکند» به ديگر سخن به خدا نگو جهان را چگونه بيا فريند جهان همان است که هست نه آنگونه که تو ميخواهی باشد.
۴- فهمی ديگر از متون دينی
بدين ترتيب تنها راه برون شد مومنان از اين بن بست تضاد دستاورد علم وصراحت متن کتب مقدس در رد همجنسگرايی باز خوانی و تفسير نو از متون مقدس است زيرا اگر باور داريم که خداوند عالم،قادر و کامل است و کارهای او از سر بی خبری نيست ودر آن حکمتی نهفته است پس ناگزيريم که بپذيريم در فهم خود از متون دينی و کلام الهی بر خطا هستيم واين همين کار سترگی است که دکترآرش نراقی به آن دست زده است و اين خطر کردن نه تنها به سعه صدر و بلند انديشی بسيار نياز دارد بلکه نيازمند آگاهی خوب از دانش دينی است که اين مقالات ايشان بيانگر اين هردو اين امتياز است و اما آنچه اين خطر را بيشتر ميکند و دليری ايشان را با ارزشترجسارت جدال باسنن و باورهای غير دينی مردم است باورهايی که سبب شده درچين و هند و بسياری از نقاط جهان که باورهای دينيشان در اين مورد نقشی ندارد نيز همجنسگرايی به شدت محکوم شود ودر ايران ما هم در نکوهش همجنسگرايی تفاوت چندانی ميان دينداران و بی دينان نيست.
اين پديده ان چنان در جامعه زشت دانسته شده که کمتر کسی بودن آن را باور دارد و آن را از جنس بچه بازی و شاهد بازی مردانه و رفع شهوت زنانی که به مرد دسترسی ندارند ميدانند که همانگونه که دکتر نراقی اشاره کرده اند مقولاتی متفاوت از همجنسگرايی هستند و اينکه آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبيا گفت که ما در ايران همجنسگرا مثل آمريکا نداريم و آنجا مسخره کردند در حقيقت سخنی را گفت که باور عمومی مردم ايران است از اين روی حتی اصطلاح همجنسگرا در فرهنگ ما تازه است و در سطح محدودی شناخته شده است واصطلاخ شناخته شده آن «همجنس بازی «است.
منبع : خبرنامه گویا
های
خوبی؟
من چند وقت است درباره همجنسگرایی تحقیق میکنم و راستش هنوز در ابتدای راهم میخواستم بدونم که یه منبع خوب و کامل درباره ان به من بدهید من اصلا نمیدونم چطور میشه یه فرد به طرف همجنسگرایی کشیده میشه چه نقضی دارد و درباره ترنس و دیگر نیز شرح دهید برام لطفا
جواب را در ایمیل من بفرستید و به صورت کلی باشد
با تشکر
اگر منظورتان از دانشمندان خودتان است، بله حق با شماست!! اگر منظورتان کلی است، برای بار هزارم، همجنسگرایی دارای دلایل ژنتیکی نیز هست. مقاله هم خواستید و برایتان منبع دادم. اما مثل اینکه برای شما مرغ فقط یک پا دارد!
شما هیچ سندی ندادید که یک منبع معتبر همجنس گرایی را پدیده ای ژنتیک معرفی کرده باشه، تنها رفرنس معتبری که دادید به کتاب هیلگارد بود که در آن هم مشخصا ذکر نشده که همجنس گرایی ژنتیکی است در صورتی که اگر این امر مشخص بود در هیلگارد به وضوح نوشته می شد، شما با تحلیل جملات هیلگارد یک نتیجه گیری کرده اید(در واقع خودتان دانشمند شدید)، غیر از هیلگارد آدرس یک وبلاگ یا یک صفحه اینترنتی را داده بودید که در هر صورت سایت معتبری نبود و بخشی از مقاله sciencedaily را با تغییراتی کپی کرده بود و اشاره اش به تحقیق قاضی رحمان بود، خود قاضی رحمان چنین جمله ای ننوشته که همجنس گرایی یک پدیده ژنتیکی است، در هرچ کجای تحقیق هم چنین جمله ای نوشته نشده.
لطفا هر زمان سند معتبری پیدا کردید که صراحتا اعلام کرده باشد همجنس گرایی پدیده ای ژنتیکی یا عمدتا ژنتیکی است یا ژنتیک در آن نقش بیشتر دارد آن را در وبلاگ خودتان اعلام کنید تا ما هم آگاه شویم.
تحلیل و تفصیر کردن جملات ره به جایی نمی برد، اگر تحقیقی به چنین نتیجه ای برسد ان را صراحتا اعلام خواهد کرد و منتظر نمی ماند ما برویم جملات آنها را تحلیل و تفسیر کنیم و نتیجه گیری کنیم، دلیلش هم این است که چنین نتیجه ای بسیار جنجال بر انگیز و مورد توجه بسیار زیاد خواهد بود و هر محققی برای کسب اعتبار خود هم که شده به وضوح این عبارت را خواهد نوشت که همجنس گرایی پدیده ای ژنتیکی یا عمدتا ژنتیکی است.
پروفسور ارجمند، جناب آقای همجنسگرا. شما انگار دنیا را بالکل فانتزی می بینید! تفسیر که چه عرض کنم، هر چیز را همان طور که دوست دارید می بینید! بروید کامنت دانی تان را چک کنید. اصلاً لازم نیست. بار دیگر اسم مقاله را برایتان می نویسم.
Potential for homosexual response is prevalent and genetic
Pekka Santtila *, N. Kenneth Sandnabba, Nicole Harlaar, Markus Varjonen,
Katarina Alanko, Bettina von der Pahlen
Biological Psychology 77 (2008) 102–105
اصلاً هم لازم نیست کل مقاله را بخوانید. فقط عنوانش را ببینید. سواد که دارید ان شالله؟
این هم یک مشت نمونه خروار.
در همان مقاله ای هم که پیراهن عثمانش کرده اید، در بخش تفسیر آمده که اثرات رحمی در ایجاد تغییرات درون جمعیتی همجنسگرایان نقش دارد، و نه ایجاد آن. صرف ایجاد پاسخ همجنسگرایانه در رفتار اشخاص ژنتیکی است. اگر نمی دانید تغییرات درون جمعیتی چیست تقصیر از شما نیست. از یک دیپلمه انتظار نمی رود علامه دهر باشد و فرض های آماری زیست شناسی را بداند. ولی اگر علیرغم این بی سوادی فتوا بدهید، تقصیر از شماست.
دید شما به مقالات علمی سطحی و ویکی پدیا ای است، من با شما شرط می بندم که شما غیر از قسمت Abstract این مقاله که در صفحات محتلف و وبلاگ ها به صورت مجانی در دسترس است حتی یک خط دیگر مقاله را نخوانده اید که این پاراگراف باشد :
===========
We investigated the potential to engage in homosexual behavior in 6001 female and 3152 male twins and their siblings finding that 32.8% of the men and 65.4% of the women reported such potential (p<0.001). 91.5% of these men and 98.3% of these women reported no overt homosexual behavior during the preceding 12 months. The potential to engage in homosexual behavior was influenced by genetic effects for both men (37.4%) and women (46.4%) and these overlapped only partly with those for overt homosexual behavior.
===========
شما اگر غیر از این متن بالا یک خط از این مقاله را اینجا کپی پیست کنید یا آدرس جایی که مقاله کامل قابل خواندن باشد را بدهید من همه حرف های شما را دربست قبول می کنم.
اتفاقا من کل این مقاله که شش صفحه است را به صورت کامل دارم، پاسخ شما را هم می توانم بدهم که چرا این مقاله نمی گوید که همجنس گرایی ژنتیکی است، ولی اول صبر می کنم ببینم شما می توانید یک خط از متن اصلی این مقاله که خارج از پاراگراف بالا "Abstract" باشد را بنویسید تا معلوم شود که اصلا خودتان این مقاله را یک خطش را هم خوانده اید یا نه!
با سلام ،چجوری میتونم ارتباط مستقیم با شما داشته باشم؟من دلایلی جامع تراز آنچه در این سایت عنوان شده دارم که قادرم موضوع همجنسگرایی را حل کنم!،در اینکه علماء دین تفسر قران را اشتباه بیان و برداشت کرده اند شکی نیست در مورد تفسیر آیات مبارک قران در مورد قوم لوط صد در صد اشتباه تفسیری و برداشتی وجود داره،دلایل من کاملا محکم است میخواهم دلایلم را ارایه دهم چگونه میتوانم اینکار رو انجام بدم هیچکس نخواهد توانست در مقابل دیدگاه و استدلال من سنگ اندازی کند چون تمامی دیدگاه من تفسیری کاملا درست واز قران است و برداشت اشتباه علماء را از قران آشکار خواهد نمود،در مورد بیانات آقای نراقی که گفتند همجنسگرایی نقص در خلقت یا عادل نبودن خداوند است باید بگویم که ایشان اشتباه میکنند خداوند عادل است و در کار او نقصی نیست مثلا اگر او میخواست میتوانست انسان را برای همیشه جوان نگه دارد اما روال طبیعت را بر مبنای طبیعی بودنش قرار داده تا سیر طبیعی جهان طی شود
در مورد همجنسگرایی باید بگویم که خداوند دوست نداشت همجنسگرا بیافریند،بلکه همجنسگرایی در اثر اختلال در ورود هورمونهای مردانه به جنین مرد یا بالعکس است،ورود هورمونهایی خاص به داخل جنین باعث تغییر گرایش جنسی در فرد میشود که فرد بعد از تولد همجنسگرا میشود پس اگر خداوند میخواست میتوانست مانع ورود آن هورمونهای مربوط به همجنسگرایی به داخل جنین شود اما او دخالت نمیکند چرا که خود روال جهان را بر مبنای سیر طبیعی خودش قرار داده همانطوری که در مورد هر قوم و حکومتی فرموده که سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنکه خودشان بخواهند سرنوشتشان را تغییر دهند ،بنابر این موارد فوق نشاندهنده عدم دخالت خداوند در امور طبیعی جهان است ،حال که بچه ای همجنسگرا به دنیامیآید خداوند میداند چه بر سر او هنگامی که جنین بود گذشته است،بحرحال این انسان همجنسگرا آفریده اوست و بنده اوست و خدا هم میداند که همجنسگرایی او ذاتی است اگر اورا مجازات نماید که خود خدا میشود ظالم که با ذات پاک او سازگار نیست بنابر این 1.تفاسیر علماء از قران اشتباه است صد در صد که من دلایل صد درصد محکمی دارم که اینجا ننوشتم ولی حاضرم حضورا در جلوی هرکسی که شده ثابت کنم که همجنسگرایی نه تنها گناه نیست بلکه خداوند نیز با آن مخالف نمیباشد
شما می توانید مقاله ای درباره استدلال های خودتان بنویسید و آن را هم شخصا در وبلاگ و یا با واسطه رسانه ها،مانند رادیو فردا، زمانه، جرس و بسیاری رسانه های دیگر منتشر کنید و بدون شک ما هم در وبلاگ ها و پرتال هایی که داریم این مقاله را معرفی خواهیم کرد (چه با ان موافق باشیم چه مخالف)
ولی تا همین جا:
– اولا ثابت نشده همجنس گرایی در اثر تاثیرات هرمونی در دوران جنینی پدید می آید.
– دوما از نظر مسلمین سنت پیامبر و معصومین قرآن را تفسیر می کند و علاوه بر قرآن در این زمینه گفته ها و سنت هایی از این اشخاص وجود دارد که خلاف ادعای شما است.
پس علت اینکه انسان همجنسگرا دنیا میآید چیست؟آیا غیر از هورمون دلیل دیگری دارد؟غیر از شکل گیری اشتباه مغز دلیل دیگری دارد؟مثلا آن شخصی که کر بدنیا میآید علتش چیست؟کسی که ناقص به دنیا میآید مثلا یکی از اعضای بدن را ندارد مثل دست،آیا جز این است که در اثر اختلال هورمونش اینگونه شده ؟همجنسگرایی نیز همینگونه است نیازی به اثبات نیست بلکه هر عقل سلیمی در مییابد که تغییر در هورمونهای جنین منجر به پدیده همجنسگرایی شده است،غیر از هورمون چه چیزی میتواند در جنین اثر گذاشته تا شخص همجنسگرا متولد شود؟آیا جز این نیست که شخص همجنسگرا در چند سال اولیه زندگیش کاملا آشکار میشود که از نظر رفتاری با بقیه فرق دارد؟همجنسگرایی اکتسابی نیست ،اگر اکتسابی بود شخص به خودش اینهمه فشار روح وارد نمیکرد تا در اجتماع اینگونه تحقیر شود
– دوما از نظر مسلمین سنت پیامبر و معصومین قرآن را تفسیر می کند
در جواب این موضوع باید بگویم تفسیر پیامبر اشتباه نیست!! اما نکته ظریفی در این عبارات نهفته است که کسی تاکنون پی نبرده ،نه قران اشتباه گفته و نه تفسیر پیامبر،اگر امکانش هست تفسیرکامل پیامبردر مورد مجنسبازان را نیز انتشار دهید،
چگونه میتونم با رادیو فردا یا زمانه ارتباط برقرار کنم ؟میشه سایتشونو در اختیار من قرار بدید؟دست به قلم شدم تا برای همیشه این معضل را حل نمایم،درضمن آیا جرس دلایل مرا چاپ خواهد نمود؟
دلیل تغییر در سیستم عصبی همجنس گرایان مشخص نیست (تئوری هایی وجود دارد ولی هیچ کدام ثابت نشده)، هرمونها به هیچ وجه تنها عاملی نیستند که به جنین انسان تاثیر می گذارند، تقریبا تمام نیرو های فیزیکی از امواج رادیوئی گرفته تا انواع انرژی تابشی مانند نور و غیره ، شتاب جاذبه ، میدان های مغناطیسی، حرارت و همینطور انواع مواد شیمایی که چه از طریق تنفس، چه به صورت آشامیدن، چه به صورت غذا و چه به صورت دارو وارد بدن مادر یا حتی نوزاد پس از تولد شود می توانند در دوران جنینی و حتی پس از تولد تغییرات داعمی بسیار گسترده ای بر روی بخش های مختلف بدن از جمله سیستم عصبی انسان بگذارند.
این آدرس رادیو فردا : http://www.radiofarda.com
رایدو زمانه : http://www.radiozamaneh.com
جرس را نمی دانم که چاپ می کند یا نه
والله فعلاً این شمایید که فقط از آبسترکت مقاله کپی پیست کرده اید. محض اطلاعتان بنده به پایگاه اطلاعاتی الزویر و ساینس دیرکت دسترسی کامل دارم به این علت که رشته ی تحصیلی ام همین است و درباره ی علوم پزشکی 200 واحد پاس کرده ام و مثل شما از روی سرمایه ی اسلام نظر نمی دهم.
این هم از بخشی از قسمت بحث و بررسی مقاله:
The results show, for the first time, prevalent potential for
homosexual response in both men and women, even among
individuals who do not report any overt homosexual behavior.
Women reported more potential which is in accordance with
previous findings showing that their sexual orientation may be
more changeable (Kinnish et al., 2005). These results suggest
that sexual identity, behavior and potential may often be quite
disentangled as suggested by both Escoffier (2003) and Pathela
et al. (2006). The phrasing of the question does not suggest that
the homosexual sex would take place in the absence of
possibilities for heterosexual sex, indicating that the responses
refer to homosexual behavior by choice. Therefore, the
concept of PHR should not be mixed with situational
homosexuality occurring in all-male or all-female environments
such as prisons.
PHR was also influenced by genes. These genetic effects
overlapped only partly with overt homosexual behavior.
Any alleles underlying the genetic effect on PHR should
be relatively common and, therefore, also likely to have
served some evolutionary purpose, such as limiting the
aggressiveness of males and thereby making them more
attractive to females (Miller, 2000). PHR was more prevalent
among women, a result that is not in line with suggestions
that the alleles influencing homosexuality would be
predominantly linked to the X-chromosome (Hamer,
2002). It is also of interest to note that there was no
evidence of any shared environmental effects on either
phenotype. Such results suggest no role for neither
intrauterine effects, arguing against hormonal theories of
sexual orientation, nor for familial effects shared by all
siblings to the same degree, arguing against simple parental
personality or parenting style effects.
در نهایت، لازم نکرده حرف بنده را دربست قبول کنید. همین را قبول کنید که نظر دادن درباره ی مبحثی که سوادش را ندارید کار غلطی است.
شما چرا تکه تکه مقاله را می نویسید، شما که می گویید مقاله را خوانده اید چرا کل آن را منتشر نمی کنید که دانش دیگران هم بالا برود؟
نتایج حاصل در جدول شماره یک در صفحه چهار مقاله نشان می دهد که ژنتیک 37.4% در مردان و46.4% در زنان درباره امکان(ظرفیت) ایجاد رابطه جنسی با همجنس تاثیر داشته.
(پس تا به حال درباره امکان یا ظرفیت رابطه همجنسگرایانه «PHR» صحبت شده نه همجنس گرایی و یا حتی رفتار همجنس گرایانه)
در مورد ایجاد رابطه همجنس گرایانه در 12 ماه گذشته در این افراد ژنتیک در مردان 27% و در زنان 16% تاثیر داشته.
این آمار بسیار نزدیک است به تحقیق دانشگاه کوئین ماری و سایر تحقیقات اخیر، در این تحقیقات ژنتیک در حدود سی و اندی درصد موثر شناخته شده، که من هم این را از اول نوشته بودم و موجود است، بنابراین نشان داده می شود که همجنس گرایی پدیده ای حتی عمدتا ژنتیک نیست.
در مورد عنوان این تحقیق هم نوشته شده که ظرفیت (امکان) واکنش همجنس گرایانه شایع و ژنتیک است. این جمله و به خصوص متن مقاله مطابقتی ندارد.
من همچنان منتظر می مانم تا شما این مقاله را منتشر کنید، در غیر این صورت خودم متن کامل مقاله را منتشر خواهم کرد.
پروفسور گرامی! شما فرمودید که یک خط از مقاله را بنویس، بنده برایتان کل بحث و بررسی را نوشتم که بدانید مقاله را دارم. اگر بخواهید کلش را برایتان اینجا می نویسم. یک کپی پیست است. کاری که ندارد! اینکه شما چه تحلیلی از نوشته ها بکنید هم در اصل موضوع تاثیری ندارد.
وقتی می گویم شما فاقد علم کافی برای برداشت درست از این مقالات هستید، حرفم را قبول کنید. چون سواد کافی برای تحلیل بخش discussion مقالات نیستید. در بهترین حالت باید عباراتی که به صورت خبری در مقاله آمده اند را قبول کنید. هم در این مقاله و هم در مقاله ای که خودتان لینکش را داده بودید بر تاثیر مهم ژنتیک در همجنسگرایی افراد اشاره شده. منتها شما فکر می کنید این اثر کیلویی است و حساب دودوتا چهارتاست یعنی اگر ژنتیک 20 تا باشد و اثرات منحصر بفرد محیطی 80 درصد باشد با خودتان می گویید خب 80 بیشتر از 20 است پس محیط اهمیت دارد! در حالی که اصلاً این طور نیست.
برای این که کمی داخل باغ بیایید درباره ی تحلیل های آماری دو مقاله کمی توضیح می دهم. مقاله ی قاضی رحمان دارای جامعه ی آماری بیشتری است، اما تحلیل آماری ضعیف تری انجام داده. در آن از مدل فیتینگ تک متغیری استفاده شده و CI به شدت بالاست که حتی خودشان هم نیاز دیدند در بخش discussion مقاله به آن اشاره کنند و آن را ماستمالی کنند. به خاطر مشکلات اینچنینی خود قاضی رحمان در مقاله اش نوشته
though familial effects certainly are important for same-sex
behavior, the exact magnitude of genetic and environmental
contributions to these effects should be interpreted cautiously
لطفاً این جمله را با دقت بخوانید. شما از این احتیاطی که قاضی رحمان می گوید اصلاً بهره نبرده اید!
در مقاله ای که من بهتان معرفی کردم و ادعا دارید آن را دارید، می شود گفت گروه ها از نظر نسبت با مقاله ی قاضی رحمان مساوی اند. تنها چیزی که تغییر کرده مدل فیتینگ است. در مقاله ی من از مدل فیتینگ bivariate استفاده شده که این کار باعث شده تحلیل درست تری از داده ها انجام شود. همان طور که در مقاله ی من (منظور مقاله ای است که خودم معرفی کردم!) آمده، اثرات ژنتیکی و اثرات منحصر به فرد محیطی با هم corelate هستند و حذف اثر ژنتیک از مدل فیتینگ نتایج را از معنی داری در می آورد و همان طور که می بینید CI هم در اینجا خیلی معقول تر است. همین خود گواه روشنی است از اهمیت ژنتیک در ایجاد پاسخ همجنسگرایانه، که هر کسی که آمار بیولوژیک سرش بشود این قضیه را می فهمد.
ای داد بیداد ، شما که یک قسمت را کپی پیست کرده اید یک ctrl + A بزنید و همه را کپی کنید که این مسئله حل بشود، شاید یکی راهش از اینجا گذشت و این متن را خواند و چیزی یاد گرفت. کل متن را کپی کنید اینجا. تا برویم سر باقی بحث.
قضیه این است که هیچ رهگذری از این مقاله قرار نیست چیزی یاد بگیرد! مقالات داخل ژورنال ها برای اهل همان علم است نه استفاده ی عموم. بنده هم اگر فی المثل ژورنال های مهندسی را بخوانم برداشت درستی از مطلب پیدا نمی کنم. چون سواد درک و آنالیزش را ندارم. رهگذرها و عموم مردم باید به همان اخبار و یا منابع نهایی رجوع کنند که همه چیز را در یک پاراگراف خلاصه می کند. فی المثل «محققان کشف کردند همجنسگرایی دلایل فلان و بهمان دارد». همین و بس. درباره ی این مقالات هم این جمله خبری به این صورت در می آید که «هم ژنتیک و هم اثرات محیطی منحصر به فرد در همجنسگرایی فرد تاثیر دارند.» اینکه محققان چطور به این نتیجه رسیدند دیگر به عموم مردم ربطی ندارد و درکش از سطح علمشان فراتر است. حتی منابع دسته سوم هم گاهاً برای استفاده ی عموم مناسب نیستند. برای همین است که می گویم شما باید به همان کتاب ها (فی المثل هیلگارد) اتکا کنید نه اینکه داخل این مقالات و منابع دسته اول بگردید. این ها کار ماست و نه شما.
این هم از فایل مقاله، برای شما که البته خودتان این مقاله را دارید!
http://www.box.net/shared/pzeltpaq6l
نخست این هم از نسخه من از مقاله که داشتم:
Click to access the-potential-for-homosexual-response-is-prevalent-and-genetic.pdf
حالا با این امید که شما خودتان مقاله را خوانده اید یا می توانید بخوانید می توان بحث را دنبال کرد.
شما به این جمله من در این پست معترض شده اید :
«مطالب اشتباه (برای مثال اینکه دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند)»
و ارجاع داده اید به مطالبی که قبلا نوشتید و منابعی که آوردید.
که البته این بحث از این جمله آغاز شده که شما به این کامنت من معترض شده اید:
من گفته ام : «اولا ما ژن همجنس گرایی نداریم، وجود ژن همجنس گرایی چند سالی است که کاملا رد شده»
شما در پاسخ نوشته اید:
«همجنسگرايي يک پديده ي غير ژنتيکي نيست. همه ي عوامل رفتاريو غير از آن ريشه در ژنتيک دارند.»
بعد اضافه کرده اید که:
«در کل هميشه ژنتيک بر محيط ارجحيت دارد»
بعدش هم دوره افتاده اید که من (همجنس گرا) فکرمی کنم عامل واحد همجنس گرا شدن را یافته ام. در صورتی که من چنین چیزی ننوشته ام.
خب حالا بر می گردیم به این جمله ای که مورد اعتراض شما قرار گرفته یعنی :
«مطالب اشتباه (برای مثال اینکه دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند)»
اگر من اشتباه نوشته ام پس مفهومش می شود اینکه جمله «دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند» یک جمله درست است.
بعد برای دفاع از این ایرادی که از من گرفته اید مقاله ای با نام :
«Potential for homosexual response is prevalent and genetic»
معرفی کرده اید و گفته اید که دیدن نام مقاله هم کافی است.
تا اینجا نام این مقاله می شود :
– پتانسیل واکنش همجنس گرایانه شایع و ژنتیک است
این جمله نشان دهنده درستی آن جمله یعنی «دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند» نیست، به این دلیل که در این جمله از پتانسیل واکنش همجنس گرایانه صحبت شده نه همجنس گرایی و نه حتی رفتار همجنس گرایانه (البته در مورد رفتار همجنس گرایانه در داخل مقاله صحبت شده).
همین برای رد ادعای شما کافی بود ولی دلیل اینکه بیشتر پیگر قضیه شدم این است که اتفاقا متن این مقاله دلیلی است برای رد این جمله که «دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند» به این دلیل که نه تنها چنین جمله ای یا جمله ای با مفهوم مشابه در متن مقاله وجود ندارد بلکه عوامل محیطی غیر مشترک با درصد بیشتری دخیل در امکان واکنش همجنس گرایانه مشخص شده و تاثیر ژن در همان سطحی مشخص شده که در مقاله ای که قبلا درباره آن صحبت شده بود و بر اساس آن استدلال کرده بودم مشخص شده که این باشد :
PHR were genetic for both men (37.4%) and women (46.4%)
with no shared environmental effects
تازه این درباره پتانسیل است و در باره رفتار همجنس گرایانه این نوشته شده:
homosexual behavior during the last 12
months were also influenced by genetic effects for both men
(27.0%) and women (16.2%) again with no shared environmental
effects
خلاصه کلام اینکه شما برای نشان دادن درستی دفاع خود از این جمله که «دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند» مقاله ای را معرفی کرده اید که اولا درباره پتانسیل واکنش همجنس گرایانه است و نه همجنس گرایی، دوما حتی تاثیر ژن را در این پتانسیل کمتر از پنجاه درصد دانسته.
اینها نشان می دهد دفاع شما از ان جمله و سابقه گفتگو های شما در این باره دست کم نمی تواند بر پایه این مقاله ثابت شود.
ایرادات شما چند دسته است.
ایراد اول: معتقید مقاله ی من به «پتانسیل» ایجاد پاسخ همجنسگرایانه پرداخته و این با «همجنسگرایی» متفاوت است.
شما یا مقاله را نخوانده اید یا خوانده اید و نفهمیده اید یا دارید فرافکنی می کنید.
در هر دو مقاله، هم مقاله ی شما و هم مقاله ی من، از طریق پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده. در پرسشنامه مقاله ی شما از مخاطبان پرسیده اند که «با فردی از جنس موافق رابطه جنسی داشته اند یا نه» یعنی صرف انجام عمل جنسی با همجنس خود
در مقاله ی من، صرف انجام این عمل معادل همجنسگرایی دانسته نشده، بلکه فرض شده که پیش نیاز همجنسگرا بودن، میل جنسی و فانتزی های جنسی به جنس موافق است. چه بسیار همجنسگرایانی که با کسی از همجنس خود هنوز سکس نکرده اند و چه بسیار کسانی که سکس کرده اند و خود را با هویت همجنسگرایان نمی شناسند. بنابراین سوال عوض شده و به این تبدیل شده که «اگر شخصی از جنس موافق را ببینید که بسیار زیبا و خوشایند به نظرتان می رسد ممکن است با او سکس کنید یا نه»
در واقع هر دو به یک مورد می پردازند ولی برای اندازه گیری دقیق تر در اینجا سوال عوض شده و نتایج در قالب PHR بیان شده. این PHR یک چیز جدید شاخدار نیست. احتمال این است که یک فرد رفتار همجنسگرایانه نشان بدهد یا نه. این ادعای شما که PHR و همجنسگرایی معادل هم نیستند هم در همان مقاله رد شده منتها شما به دلیل کمبود دانش آماری تان متوجهش نشده اید. در صفحه ی سوم آمده است که از طریق آنالیز واریانس دو متغیری یکسان بودن اثرات ژنتیک و محیط روی PHR و همجنسگرایی برای مردها و زن ها بطور جداگانه محاسبه شده و از این طریق یکسان بودن اثر این متغیرها روی هر دو نتیجه گرفته شده.
دوم: محاسبات آماری داخل مقاله به طور واضح نشان دهنده ی اثر مهم ژنتیک بر ایجاد پاسخ همجنسگرایانه در افراد هستند. عنوان این مقاله، و توضیحات آن هم کاملاً گویا می باشند. می گویند کسی که خواب است را می شود بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب می زند عمراً. حالا من نمی فهمم شما چه اصراری دارید که به زور بگویید ژنتیک بی تاثیر است و علیرغم نام واضح مقاله از آن تفسیرهای شاخدار می کنید.
از عنوان و توضیحات مقاله هم که بگذریم همان طور که گفتم آنالیز آماری مقاله خود اظهر من الشمس است. این که هیچ حرفی درباره ی توضیحات آماری که نوشتم نزدید را به این معنی می گیرم که متوجه نشدید چی گفتم. می توانید هر کسی که آمار بیولوژیک خوانده بیاورید تا برایتان آنالیز واریانس و CI و مدل فیتینگ را توضیح دهد تا دیگر تفسیرهای خنده داری مثل بندهای آخر این کامنتتان نکنید. باور کنید اگر نتیجه گیری از روی اعداد این قدر ساده بود که با یک نگاه همه چیز را فهمید دیگر کسی مرض نداشت که این همه مدل آماری و آنالیزهای سنگین انجام بدهد.
در نهایت، یک توضیح کوتاه هم درباره ی corelate بودن ژنتیک و محیط می دهم. corelation دو متغیر به این معناست که به هم مرتبط هستند و با تغییر در یکی دیگری نیز تغییر می کند و تاثیرش در مدل کم و زیاد می شود. ژنتیک و محیط هم این گونه هستند و در همین مقاله به Corelate بودن آن ها تاکید شده. یعنی اگر شما 30 درصد تاثیر ژنتیک را حذف کنید، اثر محیط هم دیگر 70 درصد نیست. یعنی همجنسگرایی بدون ژن یوخ! ولی اگر ژنتیک موجود باشد، تاثیر محیط در پراکنش درون گروهی همجنسگرایان بیشتر است. در کامنت های قبلی ام هم وقتی می گفتم «ژنتیک بر محیط ارجحیت دارد» منظور همین است. ژنتیک یک پایه است که باقی چیزها روی آن سوار می شود. من استعداد شنا ندارم. پس احتمال اینکه کوسه ها من را بخورند هم کمتر می شود.
در عوض جمله ی شما کاملاً جانبدارانه است و از مقاله ای که خود قاضی رحمان چنین نتیجه ای نگرفته، نتیجه گرفته اید که همجنسگرایی ژنتیکی نیست و محیط و رحم و الخ هستند که اهمیت دارند. کار را به کاردانش بسپرید. اگر تحلیل همه چیز به این سادگی بود ما موهایمان را داخل دانشگاه سفید نمی کردیم.
نخست اینکه من نویسنده هیچ کدام از این مقالات نیستم، پس گفتن «مقاله من» بی معنی است.
شما با وارد کردن مسائلی به بحث سعی در فرافکنی دارید، مقاله قاضی رحمان و چه و چه و چه هر کدام جای خود را دارند و با پاس کاری به این و آن نمی توان چیزی را ثابت کرد.
همان طور که قبلا نوشتم شما به این جمله من در این پست معترض شده اید :
“مطالب اشتباه (برای مثال اینکه دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند)”
و برای دفاع از این اعتراض اشاره کرده اید به مقاله ای به عنوان :
“Potential for homosexual response is prevalent and genetic”
من هم مبنای بحث را بر همین دلیلی که برای دفاع برای معترض بودن به جمله من نوشته اید گذاشته ام، اگر به مقاله قاضی رحمان اشاره کرده بودید که نکردید من ان را مبنای بحث می گذاشتم که چون نکردید نگذاشته ام، نتیجتا پاس کاری به «مقاله من» و عباراتی از این دست چیزی را روشن نخواهد کرد.
شما می گویید که پتانسیل واکنش همجنس گرایانه که در تیتر مقاله به آن اشاره شده معادل همجنس گرایی است و می گویید که در صفحه سه مقاله به این موضوع اشاره شده، من صفحه سه مقاله چه ورژن شما و چه ورژن خودم را خواندم و چنین جمله ای و یا چنین مفهومی را نیافتم. ظاهرا شما باز مانند مورد کتاب هیلگارد مشغول تحلیل منطقی نوشته ها و در آوردن نتایج جدید شده اید. این دیگر می شود تحلیل و نظر شما نه مطلبی که در این منابع نوشته شده.
بعد معترض شده اید که چرا اشاره ای به توضیحات آماری شما نکرده ام، به این دلیل که همان طور که در بالا توضیح دادم این توضیحات شما تحلیل و فرافکنی است و توضیح نمی دهد که چطور نخست نام مقاله را کافی برای اثبات اعتراض خود به جمله من دانسته بودید و حال مشغول تحلیل و نتیجه گیری از داده های موجود در مقاله شده اید و جملاتی را بیان می کنید که نه در متن مقاله وجود دارد و نه منبع معتبری که این تحلیل را از داده های مقاله انجام داده باشد و چنین جملاتی نوشته باشد معرفی می کنید.
در مورد corelate شما مفهوم جمله و پاراگراف را درست درک نکرده اید، پاراگراف این است :
We also estimated the extent to which the genetic and
environmental effects were the same for PHR and homosexual
behavior from bivariate AE models separately for males and
females. For males, the genetic (rg = 0.468 [0.238, 0.673]) and
the nonshared environmental (re = 0.273 [0.167, 0.372]) effects
underlying the two phenotypes were moderately correlated.
شما احتمالا فکر کرده اید که correlated در مورد genetic و nonshared environmental effects بکار رفته در صورتی که چنین نیست. جمله :
two phenotypes were moderately correlated
اشاره دارد به
PHR
و
homosexual behavior
در پایین هم این نوشته شده :
The removal of both the genetic (Dx2 = 11.842, p < 0.001) and
the nonshared environmental correlation (Dx2 = 24.429,
p < 0.001) resulted in a significant decrease in model fit
شما از این قسمت هم برداشت اشتباه کرده اید، این قسمت اشاره می کند که حذف وجود همبستگی (حظور هر دو عامل) genetic و nonshared environmental به کاهش آمار منجر خواهد شد و تقدمی به genetic نداده در صورتی که توضیحات شما این طور برداشتم می شود که حذف عامل ژنتیک تاثیر بیشتری در پایین آوردن آمار دارد تا حذف عوامل محیطی غیر مشترک در صورتی که در چنین جمله ای در متن اصلی نوشته نشده.
در آخر باز رفته اید سر مقاله قاضی رحمان، و اینکه من چه گفته ام (که نگفته ایم).
مقاله قاضی رحمان و این مقاله توضیح نمیدهد که شما چطور از درستی جمله :
"دانشمندان همجنس گرایی را ژنتیکی می دانند"
دفاع می کنید، این مقالات همه نشان می دهند که ژنتیک در همجنس گرایی نقش دارد و این نقش محدود است ولی در منابع علمی که شما برای تائید نظر خود می آورید "جمله همجنس گرایی ژنتیکی است" دیده نمی شود و شما پس از پیشرفت بحث درگیر تحلیل داده ها و نتیجه گیری و درانتها خارج کردن این جمله مورد نظر خود بر اساس تحلیل خود از منابع می شوید، جمله ای که صراحتا در مقالات و تحلیل ها و نقد هایی که به مقالات نوشته شده یافت نمی شود (یا دست کم شما نشان نداده اید).
غلط های ملا نقطه ای نگیرید. خودتان می دانید منظورم از مقاله ی من و مقاله ی شما چیست. همان طور که بالاتر توضیح داده بودم منظور از مقاله ی من مقاله ای است که خودم معرفی کرده ام. به هر حال آدم در حال سقوط به هر چیزی چنگ می زند و این رفتار شما هم مورد انتظار است.
درباره ی تفاوت PHR و همجنسگرایی، مقاله خود اذعان کرده که 1) هر دو این ها ژنتیکی هستند:
The polychoric twin correlations are shown in Table 1.
These correlations suggest the presence of genetic effects on
both PHR and overt homosexual behavior
و 2: به نظر می رسد در هر دو این ها عوامل ژنی ایجاد کننده ی این فنوتیپ مشترک باشند.Also, any phenotypic correlation between the two traits would seem
to be partly explainable by common genetic effects
3) مقدار عددی تاثیر ژن در این جا اهمیت ندارد چون اثر ژن آن طور که شما فکر می کنید additive نیست و این در مقاله هم ثابت شده. (ستون A در جدول 2)
4) PHR و همجنسگرایی هر دو تحت تاثیر ژنتیک هستند چون حذف آن از مدل، مدل فیتینگ را به هم می ریزد
Removing the genetic components resulted in
statistically significant decreases in model fit in each
instance.
یعنی مدل 30 – 70 تنها تا زمانی معقولیت دارد که ژنتیک هم حضور داشته باشد.
درباره ی جمله ی زیر هم باز کم سوادی آماری شما باعث شده نتیجه ای که باب میل خودتان است بگیرید
The removal of both the genetic (Dx2 = 11.842, p < 0.001) and
the nonshared environmental correlation (Dx2 = 24.429,
p < 0.001) resulted in a significant decrease in model fit.
در این پاراگراف مشخصه های آماری عدم معنی داری مدل پس از حذف ژنتیک و محیط هر دو جداگانه آمده . (Dx2 = 11.842, p < 0.001) برای ژنتیک و (Dx2 = 24.429,
p < 0.001) برای محیط. یعنی این مدل تنها زمانی معتبر است که هم مشخصه ی ژنتیک را در نظر بگیریم و هم مشخصه ی محیطی را. در حالی که از نظر شما عالم فرزانه مشخصه ژنتیکی بی اهمیت است!
5) عنوان مقاله اشاره ی مستقیم به ژنتیکی بودن رفتار همجنسگرایانه دارد. کلمه ی ژن بیش از 40 بار در مقاله تکرار شده و جز کلمات کلیدی است. در آبسترکت مقاله که برای همه قابل دسترسی است به طور واضح آمده
The potential to engage in homosexual behavior was influenced by genetic effects for both men and women
کوهی از جملات واضح در این مطلب ریخته است. از این واضح تر دیگر چه می خواهید؟
در نهایت همچنان پیشنهاد می کنم قبل از بالای منبر رفتن دست یک نفر که کمی آمار می فهمد بیاورید تا برایتان این چیزها را توضیح بدهد. از تکرار مکررات خسته شدم و همان طور که گفتم برای شما مرغ یک پا دارد!
1-
شما این جمله را هم اشتباه معنی و هم اشتباه تفسیر کرده اید :
The polychoric twin correlations are shown in Table 1.
These correlations suggest the presence of genetic effects on
both PHR and overt homosexual behavior
شما نوشته اید که :
«درباره ی تفاوت PHR و همجنسگرایی، مقاله خود اذعان کرده که 1) هر دو این ها ژنتیکی هستند»
در این پاراگراف نوشته شده homosexual behavior نه Homosexuality، این دو خیلی با هم فرق دارند یکی از این فرق ها مثلا این است که Bisexual ها homosexual behavior دارند ولی Homosexual نیستند، یا روسپیان می توانند homosexual behavior داشته باشند ولی Hetrosexual باشند، شما نمی توانید homosexual behavior را همجنس گرایی معنی کنید (کاری که در این جمله کرده اید)
بعد شما presence of genetic effects را ژنتیکی بودن یک پدیده تفسیر کرده اید، عبارت «هر دو این ها ژنتیکی هستند» چیزی نیست که در این پاراگراف نوشته شده باشد، این چیزی است که شما مرتب می نویسید و تفسیر شما است، حضور تاثیرات ژنتیکی (چیزی که در این متن آمده) لزوما به معنی ژنتیکی بودن یک پدیده نیست.
2-
ترجمه ای که نوشته اید کاملا اشتباه است به حدی که نمی تواند درباره آن بحث کرد، ترجمه درست این می شود :
همچنین تاثیر مشترک ژنتیک می تواند بخشی از هر گونه رابطه دوطرفه بین دو ویژگی ( PHR and overt homosexual behavior) را توضیح دهد.
3-
این تفسیر شما است
4-
باز تفسیر خود را به جای معنی جمله نوشته اید، با این حال همین تفسیری که نوشته اید:
(«PHR و همجنسگرایی هر دو تحت تاثیر ژنتیک هستند چون حذف آن از مدل، مدل فیتینگ را به هم می ریزد»)
چیزی را روشن نمی کند و به هیچ یک از موارد اختلاف ما اشاره ای ندارد.
در ادامه اضافه کرده اید که :
«در حالی که از نظر شما عالم فرزانه مشخصه ژنتیکی بی اهمیت است!»
من چنین حرفی نزده ام، این مانند بقیه نوشته ها تفسیر شما است.
5-
این نوشته شما :
«کلمه ی ژن بیش از 40 بار در مقاله تکرار شده و جز کلمات کلیدی است»
من را به یاد تفاسیر قرآن می اندازد.
معنی این جمله :
The potential to engage in homosexual behavior was influenced by genetic effects for both men and women
می شود این :
اثرات ژنتیکی در مردان و زنان بر پتانسیل دست زدن به رفتار همجنس گرایانه تاثیر گذار بود.
در این کوه جملات هیچ جا مستقیما اشاره نشده که مثلا :
Homosexuality is cause of genetic effects
یا هر چیزی با این مفهوم.
1- البته که بحث در اینجا سر رفتار همجنسگرایانه است. همجنسگرایی شامل بخش های مربوط به هویت جنسی هم می شود و هیچ کس هویت همجنسگرایانه بدون گرایش به همجنس ندارد! فرافکنی نکنید.
در مقاله آمده است:
PHR correlated moderately with overt homosexual behavior
during the last 12 months (men rp = 0.285, women
rp = 0.217, both ps < 0.001).
یعنی PHR و رفتار همجنسگرایانه با هم correlate هستند. این کوریلیشن را به colinearity دو متغیر اشتباه نکنید. این به این معناست که اثر متغیرها بر هر کدام از این دو مشخصه هر چیزی که باشد، برای آن یکی هم تا حد زیادی صادق است. یعنی مدلی که برای PHR تایید شده (پیش نیاز ژنتیکی مهم) برای رفتار همجنسگرایانه ی صرف نیز لازم است.
این دیگر تفسیر من نیست و یک توضیح آماری ساده در حد دو دو تا چهار تاست. تقصیر من نیست که شما متوجه اصطلاحات این مقاله نمی شوید و تصور می کنید این ها تفاسیر خود من هستند!
2- شما ابتدا معنی polychoric correlation را یاد بگیرید بعداً از ترجمه ی من غلط گیری کنید. تا وقتی متوجه معنی اصطلاحات آماری از این دست نشده اید بحث بر سر این تصورات شما بیهوده است.
3- این تفسیر من نیست! در مقاله آمده. در نظر گرفتن اثر ژنتیکی به صورت additive ازتوضیح مدل در برابر مدل های bivariate عاجز بوده اند. مشخصه های آماری ذکر شده در جدول را ببینید. اگر اثر ژنتیک additive بود یا main effectها به تنهایی از توجیه مدل بر می آمدند اصلاً نیازی به bivariate کردن مدل نبود.
4- این تفسیر من نیست. چیزی است که برای هر کسی که آمار زیستی بداند واضح است. شما به سادگی از معنی مدل فیتینگ و نقش آن در آمار زیستی بی خبرید. اگر ژنتیک آن طور که شما معتقدید بی اهمیت است یا اهمیت ناچیز دارد، حذف از آن از مدل شاخص significance را آن قدر بالا نمی برد که مدل بی معنی شود. این دیگر تفسیر من نیست. یک اصل آماری است. همان قدر معنی اش واضح است که جمله ی «امروز شنبه است» واضح است. این که شما معنی اش را نمی فهمید و تصور می کنید تفسیر بنده است به خاطر بی اطلاعی شما از آمار زیستی است.
وقتی شما ادعا می کنید «همجنسگرایی ژنتیکی نیست» یعنی معتقدید بدون پیش نیاز ژنتیکی هم می توان همجنسگرا بود (چه PHR و چه رفتار همجنسگرایانه ی صرف) درحالی که طبق همین مدل چنین چیزی امکان پذیر نیست. اگر ممکن بود، حذف شاخص ژنتیک مدل فیتینگ را به هم نمی ریخت.
5- واضح است که شما از پروسه ی نوشتن مقاله باخبر نیستید و خیال می کنید انتخاب key words همین طور الله بختکی و دلبخواهی است!
در نهایت تلاش شما برای اینکه به من رشته ی تحصیلی خودم را یاد بدهید و سعی تان در غلط گیری از چیزی که سال ها درسش را خوانده ام واقعاً جالب توجه است! بدانید که اگر تفسیری هم توسط من انجام شده (که این طور نبوده و چیزی که نوشته ام معنی خود جملات مقاله است) لااقل من صلاحیت علمی این را دارم که درباره ی این مسائل اظهار نظر کنم. تفسیر این است که شما از مقدار عددی 30 درصد تاثیر ژنتیک نتیجه بگیرید «پس همجنسگرایی ژنتیک نیست» و خیال کنید خصوصیتی ژنتیکی است که لابد 100 درصد ژنتیکی باشد یا لااقل بالای 50 درصد ژنتیکی باشد! یعنی نگاه کیلویی به علم و آمار.
همان طور که گفتم اگر تفسیر اعداد به این سادگی بود کسی مرض نداشت که این همه آنالیز آماری انجام بدهد. خصوصیت ژنتیکی خصوصیتی است که بدون پیش نیاز ژنتیکی ایجاد نشود. و همجنسگرایی هم همین طور است. حالا چه این پیش نیاز 90 درصد باشد چه 1 درصد.
سلام.خسته نباشید.درست نیست درباره ی خداوند اینطور صحبت کنید.هیچکدام از ما در حدی نیستیم که نظر بدیم خداوند چه کارمیکند….!!!!